-
يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۹ ق.ظ
-
۲۱۸
عصر پنج شنبه 16خرداد 92
عصر پنج شنبه 16خرداد 92
در آستانه سال نو
این مقاله در ماهنامه تعاون شهریور 1385 چاپ شده است برای دریافت مقاله اینجا کلیک کنید
امروز یکشنبه 13/4/89 مردم روستای خانیک در یک بسیج عمومی به جمع آوری زباله ها و پاک سازی محیط روستا اقدام کردند.
در پی جلسه شورای بهداشت که هفته قبل با حضور پزشک و کارکنان مرکز بهداشتی درمانی برون ، اعضای شورای اسلامی ، دهیار و رابطین بهداشتی در محل خانه بهداشت برگزار گردید.پس از اطلاع رسانی صبح امروز جمع کثیری از اهالی به ویژه بانوان پس از تجمع در خانه بهداشت و دریافت دست کش و کیسه زباله به پاک سازی محیط روستا پرداختند. و پس از جمع آوری کاغذها و کیسه های نایلونی و ... در پایان در مسجد روستا حضور یافتند.
در این جلسه رئیس شورای روستای خانیک ضمن قدردانی از مسئولین بهداشت محیط شهرستان وخانم دکتر نوایی پزشک دهستان و اهالی محترم خانیک که به دعوت شورای بهداشت پاسخ مثبت دادند ، طی سخنانی به لزوم رعایت بهداشت و اهتمام اهالی به زیبا سازی و رعایت بهداشت محیط تاکید نموده، از دامداران خواست مسائل بهداشتی را رعایت و از نگهداری کود های حیوانی در داخل روستا خودداری کنند
از دیگر مسائلی که مورد تاکید قرار گرفت تسریع در اجرای طرح هادی روستا است که با گذشت چندین ماه از حفر کانال جهت جدول کشی هنوز بسیاری از اهالی در رفت و آمد به منازل خود دچار مشکل هستند و چهره روستا را نیز نامطلوب نموده است.
امید است با اجرای سریع تر طرح هادی و آسفالت معابر،شاهد محیط زیستی بهتر و بهداشتی تر باشیم
13 تیرماه 1389
مروز یکشنبه 13/4/89 مردم روستای خانیک در یک بسیج عمومی به جمع آوری زباله ها و پاک سازی محیط روستا اقدام کردند.
در پی جلسه شورای بهداشت که هفته قبل با حضور پزشک و کارکنان مرکز بهداشتی درمانی برون ، اعضای شورای اسلامی ، دهیار و رابطین بهداشتی در محل خانه بهداشت برگزار گردید.پس از اطلاع رسانی صبح امروز جمع کثیری از اهالی به ویژه بانوان پس از تجمع در خانه بهداشت و دریافت دست کش و کیسه زباله به پاک سازی محیط روستا پرداختند. و پس از جمع آوری کاغذها و کیسه های نایلونی و ... در پایان در مسجد روستا حضور یافتند.
در این جلسه رئیس شورای روستای خانیک ضمن قدردانی از مسئولین بهداشت محیط شهرستان وخانم دکتر نوایی پزشک دهستان و اهالی محترم خانیک که به دعوت شورای بهداشت پاسخ مثبت دادند ، طی سخنانی به لزوم رعایت بهداشت و اهتمام اهالی به زیبا سازی و رعایت بهداشت محیط تاکید نموده، از دامداران خواست مسائل بهداشتی را رعایت و از نگهداری کود های حیوانی در داخل روستا خودداری کنند
از دیگر مسائلی که مورد تاکید قرار گرفت تسریع در اجرای طرح هادی روستا است که با گذشت چندین ماه از حفر کانال جهت جدول کشی هنوز بسیاری از اهالی در رفت و آمد به منازل خود دچار مشکل هستند و چهره روستا را نیز نامطلوب نموده است.
امید است با اجرای سریع تر طرح هادی و آسفالت معابر،شاهد محیط زیستی بهتر و بهداشتی تر باشیم
:: پول اندازی ، پُل اِندَزی
pol endazy
از تعاونی های سنتی در حوزه مالی واعتباری که معمولاً در مراسم عروسی وختنه سوری بیشتر رایج است پول اندازی است .که در این گونه مجالس معمولاً در روز آخر مراسم که البته امروزه مراسم معمولاً یک روز است .بعد از این که داماد را در عصر روز مراسم طی مراسم خاصی به مظهر قنات برده ولباس های دامادی را در حین شادی و پایکوبی افراد تعویض می کنند و معمولاً مسیر خانه داماد تا دهانه قنات و برعکس رابه صورت دسته جمعی و با ساز ودهل در حالی که جوانان داماد را روی دوش خود حمل می کنند طی می کنند .سپس هدایایی که روی سینی هایی چیده شده است وشامل شیرینی وآجیل ،...... روغن ، قند ، کفش برای مادر وخواهران عروس و.... را افراد در حالی که این طبق ها را روی سر گرفته اند به خانه پدر عروس می برند و افرادی که این طبق ها را حمل می کنند یک دستمال پارچه های به عنوان هدیه دریافت می کنند سپس جهیزیه ی عروس را در صفوف منظم ودر معیت نوازندگان به طرف خانه داماد حمل می کند .حمل این تعداد کالا که برخی از قطعات آن هم نسبتاً سنگین است جز در سایه این همیاری امکان پذیر نیست . البته اگر چه امروزه وسایل نقلیه ی موتوری به کمک انسان آمده ولی هنوز هم در بافت قدیمی روستاها که امکان تردد اتومبیل وجود ندارد جز با کمک مردم این امر امکان پذیر نیست .پس از پایان انتقال جهیزیه که معمولاً نزدیک غروب آفتاب به پایان می سد .نوبت به صرف شام می رسد .پس از جمع کردن سفره افراد هدایای نقدی خود را تقدیم می کنند . و از طرف داماد نیز به هرکدام از افرادی که پول داده اند دستمالی حاوی مقداری آجیل که معمولاً شکلات ،هسته زردآلو(خِستَک) ،بادام(بادُم) ، برگه زردالو (کِشتَه) و... است .اهدا می گردد .لازم به ذکر است که امروزه در این سنت تغییراتی ایجاد شده از جمله این که به جای دستمال حاوی آجیل فقط شیرینی تعارف می شود و دو نفر مسئول جمع آوری هدایای نقدی افراد می شوند ونام اهدا کننده و مبلغ هدیه شده را در دفتر یادداشت می کنند .تا در آینده این هدایا را معمولاً با مبالغی بالاتر تلافی کنند ،چیزی که جامعه شناسان آنرا نوعی مبادله می دانند .به تعبیر آنان زندگی اجتماعی از مبادلات تشکیل شده است ، مبادله ی آداب ، اموال ، زنان و مبادله ی قدرت ، به نظر می رسد که الزام به تقابل در افعال اجتماعی را همه ی افراد ودر همه ی جوامع وهمه ی تمدن ها حس کرده باشند .وهدف بخش مهمی از قواعد ونهادها نیز چیزی جز استقرار وسازمان دادن مبادلات نیست .پس می توان مبادله را نوعی رابطه ی اجتماعی بنیانی وبنیادی دانست .(هانری مندراس ، 1354: 252) پیتر بلا نیز به تبیعت از مارسل موس می نویسد : « خدمات پاداش دهنده ، حقی برای دیگران ایجاد می کند و او را وادار می سازد تا به نوعی در صدد جبران آن بر آید ( توسلی ، 1370 :421) پس از صرف شام همگی در محلی که از قبل برای تماشا پیش بینی شده است به جشن وشادمانی می پردازند که شامل ساز ودهل ورقص محلی ،فریاد (آواز خوانی) وگاه اجرای نمایش است .
در انتهای مراسم « عروس کشون » انجام می گیرد . افراد به طور دسته جمعی با ساز و دهل به طرف خانه ی عروس حرکت کرده وپس از خداحافظی عروس با اطرافیان که معمولاً با گریه وزاری همراه است .داماد چادر سفیدی بر سر عروس انداخته و در حالیکه زنان آنها را احاطه کرده اند به همراه خیل شرکت کنندگان که مردان در جلو و زنان که عروس وداماد هم پیشاپیش زنان حرکت می کنند به طرف خانه ی داماد حرکت می کنند که البته با صلوات فرستادن واسپند دود کردن همراه است . در آستانه خانه داماد معمولاً عروس خانم توقف کرده و بعد از قول گرفتن از داماد در مورد هدیه یا سفر وارد خانه داماد می شود که در این جا گوسفندی را جلو پای عروس و داماد ذبح می کنند و کفش عروس و داماد را اندکی به خون این گوسفند آغشته می کنند . عروس و داماد وارد اتاقی که از قبل اراسته شده می شوند و مراسم خاصی در این جا انجام می شود که فعلاً مجال گفتن آن نیست.
عصر روز بعد مراسم پاتختی توسط خانم ها انجام می شود . که معمولاً در این مراسم نزدیکان عروس وداماد هدایای خود را که معمولاً غیر نقدی است ارائه می کنند .خانم ها نیز هدایای نقدی خود را به داخل ظرفی که در نزدیکی عروس و داماد است می گذارند در این مراسم معمولاً جهیزیه عروس به حاضران نمایانده می شود .
یاریگری و تعاون اگر چه از تأکیدات دین مقدس اسلام است .وهمواره براین امر مهم بخصوص در امور خیر وشایسته تأکید شده ( تعاونوا علی البر والتقوی) و گرچه این شیوه ها از دیر باز کارایی خود را در پاسخگویی به نیاز جوامع متناسب با شرایط جغرافیایی واجتماعی نشان داده است .ولی متأسفانه عدم توجه به روستا ها ورها شدن آنها به حال خود سبب متلاشی شدن این شیوه های کهن وعدم جایگرینی آن با شیوه های کارآمد گردیده است چیزی که انگیزه ماندن ومبارزه با ناملایمات روستا را برای مردم کاهش داده و مهاجرت روز افزون روستائیان به شهرها را در پی داشته است .چنانکه همین روستایی که برخی از نمودهای همکاری آنان را دراین جا آوردم جمعیت آن امروز در مقایسه با صد سال پیش نه تنها افزایش نیافته بلکه سیر نزولی داشته است . بی سبب نیست که ایلیچ توسعه ی اقتصادی مدرن را به عنوان فرآیندی توصیف می کند که از طریق آن ملتهایی که قبلاً خود کفا بوده اند مهارتهای سنتی خود را از دست می دهند ومجبور می شوند برای سلامتشان به پزشکان ، برای تعلیم وتربیتشان به معلمان ، برای سرگرمی به تلویزیون وبرای معیشت خود به کار فرمایان متکی باشند .(گیدنز ،1376: 470)
روستاهای ما که روزی صادر کننده محصولات کشاورزی ودامی به شهرها بودند امروزه مصرف کننده و وارد کننده این محصولات هستند . قنات هایی که با همت بلند گذشتگان با حداقل امکانات وبا اراده وپشتکار ایجاد گردیده اند . امروزه در سایه ی بی توجهی و کوتاهی نسل حاضر یکی پس از دیگری تخریب می شود .حال آنکه این ها شاهکارهای فرهنگی ومیراث فرهنگی و سرمایه ملی کشور هستند و حاکمیت ، باید به عنوان سرمایه ی ملی حفاظت آن را به عهده بگیرد .
اگر حکومت پهلوی با مدرنیزاسیون وارائه طرحهای همچون اصلاحات ارضی زمینه ی نابودی این تعاونی های سنتی را فراهم آورد .شایسته است که دولتمردان امروزی ما در جهت نهادمند کردن این شیوه های پسندیده در دروستاها اقدام کنند .چرا که بهتر از هر شیوه دیگری خواهد توانست پاسخگوی نیاز این مناطق باشد .
حاصل این آمد که یار جمع باش
همچو بتگر از حجر یاری تراش
زان که انبوهی وجمع کاروان
رهزنان را بشکند پشت وسنان (مــولــوی)
: چَرخوک کُنی
(charkhook koni)
چرخوک : نام وسیله ای است که برای جدا کردن پنبه دانه(پُندَنه pondana) از پنبه(پُمبه) مورد استفاده قرار می گرفته است.)
از ویژگی های روستاها در گذشته خود اتکایی روستائیان وتولید مایحتاج آنان توسط خودشان بوده است از جمله صنایعی که در روستای خانیک بصورت خانگی وجود داشته است بافندگی بوده است . که از هنر بانوان این روستا و سایر روستاهای منطقه و شاید کشور باشد. این صنعت هم شامل بافت پارچه های ابریشمی و هم پنبه ای و...بوده است. که در سایه همکاری ومساعدت سایر بانوان این مهم صورت می گرفته است. از آن جا که کلیه مراحل از تولید پنبه تا جداسازی پنبه دانه و تبدیل آن به نخ و بافندگی و تولید پارچه در روستا انجام می شده است .وقتی که یک فرد قصد بافت پارچه داشته اولین گام در تولید و البته کار خانم ها جداکردن پنبه دانه از وش پنبه و آماده کردن آن برای نختابی و ریسندگی بوده است. فرد موردنظر به سایرزنان روستا اطلاع داده که قصد « چرخوک کنی» دارد. بعد از غروب آفتاب زنان و دختران هر کدام چرخ (چرخوک) خود را آورده و در یک اتاق بزرگ دور تا دور چرخها را قرار داده و شروع به کار می کردند . البته این همیاری به نوعی با مراسم شاد و جشن مانند همراه بوده است. از آن جا که فقط خانم ها در این فعالیت شرکت داشته اند معمولاً به بیان خاطرات و افسانه و آواز خوانی پرداخته و تا صبح این فعالیت ادامه داشته و این شب را کسی نمی خوابیده و صبح پس از نماز صبح صاحب خانه با صبحانه ای از حاضرین پذیرایی کرده .بعد از آن هر کدام به منزل خود مراجعت می کردند و این کار در شبهای دیگر برای سایر افرادی که چنین قصدی داشتند صورت می گرفته است .
نکته ی قابل توجه در این فعالیت ها بهره بردن از نتایج کار گروهی که با نوعی هم افزایی همراه است. چرا که افراد وقتی در جمع هستند نیرو و توان کار و فعالیت آنان افزایش می یابد این که شب را تا صبح به کار خسته کننده جداسازی پنبه دانه از وش پنبه مشغول باشند. جز در پرتو کارگروهی و استفاده از مزایای آن که روان شناسان امروز به آن پی برده اند. امکان پذیر نیست .
چراکه در شرایط کار گروهی پدیده ی آزاد شدن نیروهای اضافی (دینا موژن Dynamogenis) پیش می آید. (اتوکلاینرگ /508.1376)
این همیاری در سایر مراحل تولید پارچه از قبیل تبدیل پنبه به نخ ، رنگ آمیزی و نصب کارگاه بافندگی ، تنیدن نخها ، تنیدن تو (تُ بافی همان کارگاههای بافندگی خانگی است که نخ ابریشم را تبدیل به پارچه می کردند) و بافندگی، هم ادامه دارد.
مشابه این نوع همیاری را در سایر نقاط ایران از جمله یزد تحت عنوان (چرخ ریسان) می توان یافت که در حالی که هر یک از اعضای گروه برای خود می ریسیده است هر شب در خانه یکی از اعضای به سر برده بوسیله میزبان پذیرایی می شده اند . این پذیرایی دارای عوض بوده و در شبهای آینده توسط سایر اعضاء گروه جبران می شده است . بدین ترتیب کار چرخ ریسی که به تنهایی و به ویژه در شب مزاحم دیگران و بسیار یکنواخت و کسل کننده می باشد در بین گروه همکار و در میهمانی به یکی از نشاط آورترین کارها برای زنان چرخ ریس در می آمده است.(فرهادی – مجله نشر علوم اجتماعی – ش5-ص49)
این رسم کهن در این منابع نیز به منتشر شده است
البته با تصاویری که ارتباطی با موضوع و روستای خانیک ندارد
:: هیزمی
(Hizomi )
از سنت های نیکو و پسندیده ی گذشته که امروزه منسوخ شده است . سنت های مرتبط با مراسم ازدواج و ختنه (خنده سوری)و سایر مراسم و جشن های محلی بوده است . که در این جا به برخی از آن ها اشاره می کنم.
با توجه به این که در گذشته سوخت اصلی مردم روستا هیزم بوده است ، کمتر از نفت در این مناطق خبری بوده و تنها در این اواخر استفاده از نفت به عنوان سوخت برای طبخ غذا و سوخت استفاده می شد . به این دلیل وقتی مراسمی در پیش بود معمولاً یک هفته یا بیشتر مانده به مراسم مثلاً عروسی یک نفر از طرف خانواده عروس و یک نفر از طرف خانواده داماد با دستمالی از شیرینی به تک تک خانه های روستا مراجعه کرده و ضمن تعارف شیرینی آنان را از مراسم مطلع می کردند . البته افرادی که کام خود را با شیرینی خبر کننده شیرین می کردند معمولاً مقداری شیرینی روی شیرینی های او می ریختند .که به شَیا معروف است
چند روز مانده به مراسم اعلام می شد که قرار است فردا برای آوردن هیزم به صحرا بروند. صبح روز موعود خانواده داماد مقداری نان و پنیر و پیاز جهت صبحانه به هر کدام از داوطلبان داده و مردان روستا هر کدام با ریسمان و تبر و الاغ به صورت دسته جمعی راهی صحرا می شدند . وقتی افراد به اندازه بار یک بار الاغ (خَرَکین) هیزم جمع می کردند . آنها را با طناب به هم بسته و به اصطلاح محلی (خَرَکین) هیزم را روی الاغ بار گذاشته به سمت روستا حرکت می کردند . از نکات قابل توجه در این مراسم رقابت بین جوانان برای جلو افتادن از یکدیگر بوده است.
در این رقابت و تلاش هر فردی که از بقیه جلوتر بود در نزدیکی ورود به روستا مورد استقبال اهالی قرار می گرفت و بر روی بارِ اولین الاغ شال قرمزی می انداختند و این نشانه ی موفقیت او در این رقابت جمعی بوده است.که برای جوانان بسیار مهم بحساب می آمده چون در مراسم استقبال تعدادی زیادی از مردم بخصوص زنان و دختران حضور پیدا می کردند.
بدین ترتیب حجم نسبتاً زیادی هیزم وارد روستا می شد که برای برخی افراد سرشناس روستا از جمله روحانی روستا و حمامی هم یکی دو بار می بردند و بقیه را هم جهت پخت نان به خانه صاحبان مجلس می بردند . و بخشی از هیزم ها را درشب عروسی در میدانی گذاشته و بعد از صرف شام هیزم را آتش زده و به جشن و پایکوبی می پرداختند و این هیزم ها در گذشته که روستا برق نداشته وسیله روشنایی مجلس هم بوده است.
بعد از این سنت پسندیده مردانه نوبت زنان بوده تا آستین همت بالا زده به کمک خانواده ی داماد وعروس رفته مقدمات پخت نان را فراهم کنند .از قبیل پاک کردن گندم های مراسم وبعد از آرد شدن آن در آسیاب روستا ( در گذشته در وسط روستا آسیابی آبی وجود داشته که امروزه بخش های مهم آن تخریب شده است) آرد خمیر شده وبا همیاری زنان به نان تبدیل وآماده مصرف در مراسم عروسی که معمولاً سه شبانه روز طول می کشید می گردید.
یکی از رسوم پسندیده در گذشته اداره ی امور محلی توسط خود مردم بوده که خود حاکی از استقلال مالی روستاها نسبت به حکومت مرکزی بوده است .لذا سهمی از عواید زراعت ومحصولات را به اقشار خاص از جمله « سید ، آخوند » یا ملّا می دادند و.... ( لمپتون 1362 :606).
صحنه ای از سریال روزی روزگاری تداعی کننده این سنت قدیمی در خانیک است.
هشتم تیرماه 1386